محمد ابراهیم صفا در سال ۱۲۸۵ هجری خورشیدی در گذر باغبانکوچه شهر کهنه کابل در یک خانواده منور و روشنفکر چشم به جهان گشود. او از کودکی به فراگیری زبانهای فارسی و عربی پرداخت و آموزش رسمی ابتدایی خود را در مکتب اتحاد ولسوالی خانآباد ولایت کندز، آغاز کرد و با سکونت در کابل، آموزش خود را در لیسهی حبیبهی به فرجام رسانید.
ابراهیم صفا از آموزههای برادرش محمد انور بسمل و مولوی عبدالکریم بهرهمند شد. در دوران شاه امانالله خان برای تحصیلات عالی در رشته مخابرات و تلگراف به هند اعزام شد و علاوه بر تخصص در رشته اصلی، زبانهای انگلیسی، اردو و فرانسوی را نیز فرا گرفت.
علاقه عمیق صفا به ادبیات و فلسفه، او را به حلقه ادیبان برجسته زمان خود مانند ملکالشعرا قاری عبدالله و استاد عبدالحق بیتاب نزدیک کرد. او در این مسیر به تالیف و ترجمهی آثار ارزشمند ادبی و فلسفی پرداخت که نمونهی برجسته آن کتاب “تعلیل، استقرا و میتودولوژی” است که بیانگر تسلط وی بر منطق ارسطویی و روششناسی فلسفی است.
محمد ابراهیم صفا و برادرش محمد انور بسمل از مبارزان برجستهی ضد استعمار بودند. این خاندان به دلیل حمایت از سردار نصرالله خان و مخالفت با سلطهی انگلیس، متحمل زندان و رنجهای بسیار شدند. ابراهیم صفا به مدت چهارده سال در زندانهای ارگ، سرای موتی و دهمزنگ کابل زندانی بود اما همچنان به نوشتن، ترجمه و سرودن شعر ادامه داد. از آثار برجستهی او میتوان به “مختصر منطق”، “سه نفر سیاح” و مجموعههای شعر “نوای کهسار” و “گزیده غزلها” اشاره کرد. غزل معروف او “من لاله آزادم، خود رویم و خود بویم” بیانگر روحیه آزاداندیشی و وطنپرستی اوست.
پس از آزادی از زندان، او به تدریس در دانشکدههای ادبیات، حقوق و شرعیات دانشگاه کابل پرداخت و در تدوین کتاب “تاریخ ادبیات افغانستان” با نویسندگانی چون احمدعلی کهزاد، غلام محمد غبار و محمدعلی زهما همکاری کرد.
محمد ابراهیم صفا در روز سوم جدی/دی سال ۱۳۵۹ هجری خورشیدی درگذشت و پیکرش در مقبره آباییشان در قولآبچکان کابل به خاک سپرده شد.
روانش شاد و یادش انوشهباد!