ابونصر محمد بن محمد فارابی، فیلسوف، منطقدان، جامعهشناس، طبیب، ریاضیدان و موسیقیدان معروف به معلم ثانی و بنیانگذار فلسفۀ اسلامی، بنا به روایت برخی منابع در سال ۲۵۹ هجری در فاریاب از شهرهای مهم خراسان، تولد شد. او به عنوان یک اشرافزادۀ دربار سامانی از تحصیلات خوب برخوردار شد و پدرش که از نظامیان معروف این سلسله بود، در تعلیم او کم توجهی نکرد. او در بغداد نزد متی بن یونس و یوحنا بن حیلان به شاگردی نشست و از آنان دانشهای فراوان را فراگرفت.
او نخستین کار خود را در دستگاه قضاوت آغاز کرد اما به زودی به دنیای مابعدالطبیعه روی آورد. فارابی در دمشق با اخشیدیهای خراسان زندگی کرد و به ترویج تفکر فلسفی خود پرداخت. او را بهحق میتوان نخستین و بزرگترین اندیشمند سیاسی جهان اسلام دانست. فارابی علوم متداول زمان خود را در کتابی به نام احصاءالعلوم جمع کرد و در این زمینه خدمت بزرگی کرد که دیگران تا اکنون از آن میراث استفاده میبرند.
فارابی در سال ۳۳۰ هجری قمری به دمشق رفت و به دربار سیف الدوله حمدانی پیوست. او در زمینههای مختلفی از جمله علم، فلسفه، منطق، جامعهشناسی، پزشکی، ریاضیات و موسیقی تخصص داشت و آثارش به ویژه در حوزههای فلسفه و منطق به شهرت رسیده است. فارابی نخستین فیلسوف اسلامی است که به عنوان “استاد الفلاسفه” شناخته میشود و از مکتب نوافلاطونی الهام گرفته است.
فارابی به عنوان فیلسوفی زاهد و عزلتگزین شناخته میشود و نسبت به امور دنیوی بیاعتنا بود. او در علوم مختلفی تألیفات فراوانی دارد و آثارش شامل “الجمع بین الرأیین”، “اغراض مابعدالطبیعه”، “فصوص الحکمه” و “احصاء العلوم” است. ابن سینا او را به عنوان استاد خود میدانست و دیگر فلاسفه اسلامی نیز برایش احترام قائل بودند.
در فلسفه اسلامی، فارابی به عنوان “معلم ثانی” پس از ارسطو شناخته میشود. او معتقد بود که حقیقت فلسفی واحد است و تلاش داشت تا آراء مختلف را با هم وفق دهد. وی در کتاب “الجمع بین رایی الحکیمین افلاطون الالهی و ارسطو” به بررسی و تطبیق نظرات این دو فیلسوف بزرگ پرداخته است.فلسفه فارابی آمیزهای از حکمت ارسطویی و نوافلاطونی است.
فارابی نه تنها یکی از بزرگترین فلاسفه تاریخ است، بلکه به عنوان پلی میان اندیشههای باستانی و اسلامی، تأثیر عمیقی بر فلسفه و علم در تاریخ بشری داشته است.
او در سن هشتاد سالگی در سال ۳۳۹ هجری قمری در دمشق چشم از جهان بست. روانش شاد و یادش انوشه باد!