«بی بادبان» دومین رمان شفیق نامدار، چاپ و منتشر شد

رمان بی‌بادبان

«بی‌بادبان»، دومین رمان محمد شفیق نامدار، تن‌پوش چاپ بر تن کرد و روانه بازار کتاب شد؛ این رمان روایتی پرکشش از دهه‌ای فراموش‌شده شصت خورشیدی، با نگاهی تازه به تاریخ، سیاست و سرگشتگی نسل‌ها است.

این اثر که از سوی نشر عرفان چاپ شده و نگارش آن به سال ۱۳۹۲ خورشیدی بازمی‌گردد، با محتوایی سیاسی اجتماعی به بازتاب رویدادهای کمتر روایت‌شده‌ی دهه شصت خورشیدی در افغانستان می‌پردازد؛ دهه‌ای که به باور نویسنده، در ادبیات معاصر افغانستان کمتر دیده شده است.

در بخشی از رمان آمده است:

«هنگامی که جنگ سرد به بن‌بست رسیده بود، دو نوجوان دانش‌آموز و از خودراضی در فکر شکستن این بن‌بست و ایجاد تغییر در افغانستان و جهان می‌گردند. آن‌ها در تلاش ساختن هژمونی و روایتی برای جریان اعلام‌نشده‌ی خود هستند، جهانی یک‌قطبی شکل می‌گیرد و در پایان، برای این دو سیاست‌پیشه‌ی تازه‌کار، دیگر روایتی باقی نمی‌ماند…»

شفیق نامدار پیش از این با نخستین رمان خود، «تا دم صبح»، و سه مجموعه داستان با عنوان‌های «سایه و تابعه»، «کورها» و «یادگارهای وارونه» به شهرت رسید. فیلم‌های هنری بلوا و پخته‌های خاکستری رنگ نیز بر اساس داستان‌های او ساخته شده اند.

محمد شفیق نامدار در ۱۵ جوزا/خرداد سال ۱۳۵۰ خورشیدی در شهرستان خُلم به دنیا آمد. آموزش‌های ابتدایی و متوسطه را در لیسه باختر مزارشریف گذراند و سپس در سال‌های ۱۳۶۹–۱۳۷۰ در دانشکده ادبیات دانشگاه بلخ به تحصیل پرداخت.
او از سال ۱۳۶۵، در حالی که هنوز دانش‌آموز دبیرستان بود، به داستان‌نویسی روی آورد و از آن زمان، آثاری متنوع در قالب داستان کوتاه، رمان و مقاله خلق کرده است. در کنار نگارش داستان، او نقدها و مقالاتی در حوزه‌ی تئوری داستان‌نویسی نیز در نشریات داخلی و خارجی منتشر کرده است. نامدار عضو انجمن نویسندگان بلخ و یکی از بنیان‌گذاران خانه داستان بلخ است.

اشتراک گزاری از این طریق:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فراخوان