ضُحاء بلخی
ضُحاء بلخی معروف به بیبی ضُحاء، بانوی عارف و پارسا، در نیمه دوم سده سوم هجری در بلخ، از توابع خراسان، زاده شد. این زن زاهد در روزگار خود در میان عارفان و پارسایان خراسان معروف بود. در منابع عرفانی از او یاد شده است. ابنالجوزی همچنین در کتاب صفه الصفوه داستانی را از زبان ابو هلال اسود درباره او آورده است.
ابورلال اسود گوید: برای انجام اعمال حج بیرون آمدم. بین راه زنی را دیدم که با او توشه و وسیلهای نبود. گفتم: از کجا میآیی؟ گفت: از بلخ. گفتم: با تو توشهای نمیبینم و نه وسیلهای که در آن توشهات را قرار دهی. گفت: از بلخ که بیرون آمدم، ده درهم داشتم، نصف آن باقی مانده است. گفتم: اگر تمام شود چه میکنی؟ گفت: این جبه ام را میفروشم و جبهٔ کمبهاتری میخرم و زیادی آن را خرج میکنم. گفتم: اگر این هم تمام شود چه میکنی؟
گفت: این روپوش را میفروشم و پولش را خرج میکنم. گفتم: اگر این هم تمام شد چه میکنی؟ گفت: ای بیکاره! از او میخواهم مرا عطا میکند. گفتم: آیا قبل از این از او خواستهای؟ گفت: وای بر تو، شرم دارم که از او چیزی از دنیا بخواهم، در حالی که از اغراض دنیا چیزی با من است. گفتم: بر این خر سوار شو و این گردنه را طی کن.
گفت: آن را بگذار. خر را نهادم و برای انجام حاجتی عقب ماندم و چون کار خود را انجام دادم از پی او شتافتم. ناگاه خر را دیدم ایستاده و خورجین آن پُر از آرد سفیدی بود که به خوبیش ندیده بودم.
پس از آن، زن را طلب کردم، نیافتم.
بیبی ضُحاء بلخی در نیمه اول سده چهارم هجری از دنیا چشم بست.