نصوح مردی بود که قیافه ی زنانه داشت. او در حمامهای زنانه کار میکرد و مخصوصاً دلاک دختر شاه بود. هیچکس هم تا آن زمان به جنسیت اصلیاش پی نبرده بود. سالها از این راه نان میخورد و هوای نفسش را هم آرام میکرد. چندین بار تصمیم گرفت که توبه کند، اما هر بار نفس امّاره بر او غالب میشد و دوباره به همان راه میرفت.
